فهرست مطالب

افق های نو در فقه سیاسی - سال هفتم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1398)

نشریه افق های نو در فقه سیاسی
سال هفتم شماره 2 (پیاپی 6، پاییز و زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/12/01
  • تعداد عناوین: 5
|
  • میرزاحسین فاضلی* صفحه 1

    تحلیل وتبیین این مطلب که چه رابطه ای بین استقلال وامنیت انسانی یک کشور، وجود دارد؛ رسالت اصلی این مقاله است. روش اتخاذ شده؛ تحلیلی است که با اتخاذ آن به واکاوی مساله مورد نظر پرداخته شده است. پس از بیان ادبیات نظری، نقش استقلال در فرایند تامین امنیت به ویژه امنیت انسانی، در صورت وجود وعدم مورد توجه قرار گرفته است. براین اساس، عوامل تهدید کننده امنیت ملی در دوعرصه سیاست داخلی وخارجی به بحث گرفته شده ونتایجی ذیل بدست آمده است: در بعد سیاست داخلی با نبود استقلال؛ کشور،  باچالش های متعددی امنیتی مواجه خواهد بود که عمده ترین آنها: عدم ثبات سیاسی؛ مخدوش گردیدن چهره امنیت انسانی؛ عدم صیانت از مرزها وعدم برنامه ریزی دفاعی است. برعلاوه، بحث امنیت فرهنگی واجتماعی، ونیز امنیت روحی وروانی شهروندان، را دراین عرصه نباید از نظر دورداشت. ودر بعد سیاست خارجی؛ نیز چالش های امنیتی  زیادی فراروی کشور قرارداردکه عمده ترین آن درفرایند دیپلماسی، وموضع گیری ها؛ انعقادپیمانهاوتصمیم گیری ها؛ خودنمایی می کند. برایند این فرایند؛درمخاطره قرارگرفتن امنیت کشور درابعادمختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، روحی وروانی وزیست محیطی خواهد بود. در نهایت مقاله به این جمع بندی می رسد که رابطه استقلال،امنیت، وامنیت انسانی، یک رابطه دوسویه بوده واین دومقوله تاثیر وتاثر متقابل برهمدیگر دارند. چه اینکه ازیک سو؛ با نبود استقلال، کشور در معرض تهدیدات متعددی در هردو عرصه سیاست داخلی وخارجی است. وازسوی دیگر در کشورهای فرودست؛ در غیاب امنیت، عملااستقلال آن کشور زیر سوال قرارمی گیرد.

    کلیدواژگان: استقلال، امنیت، امنیت انسانی، تهدید، سیاست داخلی وسیاست خارجی
  • اسماعیل دانش صفحه 2

    از دید گاه اسلام، امنیت یکی از اصول فردی و جمعی، زمینه ساز بهره وری از مزایا و مواهب حیات و تکامل بشر و یکی از مقدس ترین آرمان هاست. امنیت ملی از نعمت های بزرگ خداوند و مقدم بر سایر نیازمندی های بشر است. امنیت در حقیقت زیر بنای آرامش و سازندگی و تولید در جامعه است و نقش مهمی در ایجاد رفاه اجتماعی و تامین اطمینان خاطر مردم برای فعالیت های روزمره و برنامه ریزی برای آینده دارد. در این مقاله نقش شهدای روحانی مدافع حرم در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بررسی شده و اثبات گردیده است که داعش از جدی ترین چالش های امنیت منطقه خاور میانه و بین الملل بود که امنیت منطقه خاور میانه از جمله مرزها و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کرد. داعش تشیع را یکی از اهداف مشروع برای تجاوز می دانست و با توجه به نقش بارز وحیاتی که تشیع در تعریف هویتی ایرانی دارد، تهدید داعش برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، یک تهدید جدی بود. جمهوری اسلامی  ایران بادرک این خطر و آگاهی از اهداف و نیت های این گروهک تروریستی نسبت به منطقه خاور میانه و ایران، و ارد میدان مبارزه با داعش در خارج از مرزهای جغرافیای خود شد. برای دفاع از ارزش های دینی، اعتقادی و حرم امامان معصوم(ع) در عراق و سوریه، جوانان شیعه از کشورهای مختلف نقش داشتند ولی روحانیون حوزه های علمیه نسبت به سایر اقشارجامعه، مشتاق تر و تعداد حضورشان در جنگ با داعش بیش تر و نقششان برجسته تر بودند؛ از این رو همه شهدای مدافع حرم به خصوص شهدای روحانی مدافع حرم نقش مهم در اقتدار و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته اند.

    کلیدواژگان: شهداء، روحانی، مدافعان حرم، امنیت، امنیت ملی
  • علیرضا احمدی صفحه 3

    بدون شک کاربست اصل همزیستی مسالمت آمیزدر زندگی جامعه انسانی، به ویزه در جوامع چند فرهنگی ازحیاتی ترین وبنیادی ترین ضروریات تداوم زندگی  به حساب میاید. از سوی دیگر فقه اسلامی را فقیهان، قانون زندگی، به حساب آورده اند. سوال اساسی که این مقاله در صدد پاسخ دهی آن است، این است که: در فقه اسلامی چه راهکار های در خصوص همزیستی مسالمت آمیز، ارایه شده است؟ از خلال منابع دینی ومتون فقهی می توان راهکار های را در خصوص همزیستی مسالمت آمیز به دست آورد که مبتنی  بر اصولی اساسی است.  عمده ترین این اصول را می توان در کرامت انسانی،  احترام متقابل،  تکیه بر  فرهنگ گفتگو، تعامل وپرهیزاز توهین، افترا ورعایت اصل عدالت جستجو کرد. تالیف قلوب، قبول صلح وآتش بس، رد ودایع، تنظیم بازار بر اساس روابط انسانی، پابندی به پیمان ها ومعاهدات ؛ رعایت اصل عدالت واحترام متقابل اساسی ترین راهکار های که  است در فقه اسلامی در ین باب مورد توجه فقیهان قرار گرفته است.  همزیستی مسالت آمیز را، با نگاه به آموزه های دینی، در سه سطح می توان بازگو وباز تولید کرد: جامعه بشری، پیروان ادیان توحیدی وجامعه اسلامی. درسطح جامعه انسانی، عمدتا عدم تعرض، یاری، تعاون وپایبندی به اصل عدالت توصیه گردیده است. در خصوص همزیستی با پیروان ادیان توحیدی علاوه برمولفه های پیش گفته؛  گفتگو، اتحاد حول محورهای سه گانه خداپرستی، نفی رژیم های طاغوتی، وعبادت معبود راستین؛ پیشنهاد گردیده است. سرانجام، درگام سوم، وحدت،  اخوت وبرادری دینی را به عنوان دلپذیر ترین آموزه قرآنی توصیه نموده است. کاربست راهکار های ارایه شده می تواند تامین کننده همزیستی مسالت آمیز در تمامی سطوح باشد.

    کلیدواژگان: همزیستی مسالت آمیز، راهکار، فقه اسلامی، اخوت دینی، کرامت انسانی
  • علی علمی صفحه 4

    از آنجایی که شکوفایی و بالندگی  تحسین بر انگیز جامعه اسلامی مرهون عدالت فراگیر زعیم و ولی فقیه می باشد، لذا با توجه به اهمیت و جایگاه محوری و اساسی عدالت در مبانی و اصول فقهی، کلامی و فلسفی و بویژه موقعیت آن در نظام سیاسی اسلام و فقه سیاسی و بازتاب فوق العاده  مهم و غیر قابل انکار شاخصه های عدالت حاکم در این زمینه، پژوهش حاضر در مقام پاسخگویی به سوال اصلی تحقیق «شاخصه های عدالت حاکم از منظر فریقین چیست» تدوین گردیده است. در این راستا نگارنده پس از بیان مختصر واژگان کلیدی، و تبیین منزلت بحث مورد نظر در فقه سیاسی شیعه و اهل سنت و تمایز محوری آن که قابل تامل و بررسی می باشد، به اهم این ویژگی ها اشاره نموده، که بسیاری از عرصه ها را مانند شور با نخبگان، عدم خودرایی و استبداد در گزینش آراء خویش، ظرفیت قبول انتقاد، نحوه برخورد مناسب با شهروندان، رعایت امانت و تامین منافع ملی و صیانت از مصالح جهان اسلام و غیره را در بر می گیرد.

    کلیدواژگان: عدالت، حاکم، فریقین، فقه، فقه سیاسی
  • عبدالعلیم برهانی* صفحه 5

    این پژوهش به دنبال تعریف و تبیین ماهیت و سرشت دانش سیاسی از منظر ارسطو است. پرسش اساسی این است که ارسطو چه چیزی را به عنوان دانش سیاسی مطرح می کند؟و دانش سیاسی شامل چه مسایل و موضوعات می شود؟ دارای چه وظایف و کارکردهای می باشد؟ و چه قرابت با اندیشه سیاسی اسلام دارد؟  دانش سیاسی از منظر ارسطو، آن نوع معرفتی است که درباره چیستی جامعه سیاسی، اهداف و غایات سیاست و حکومت و حکومت کمال مطلوب بحث می کند. موضوع دانش سیاسی از منظر ارسطو نیز، بررسی نظام های سیاسی موجود، به منظور دست یابی به نظم سیاسی مطلوب است.در منطق ارسطو دانش سیاسی دارای چهار وظیفه عمده و اساسی می باشد:1.دانش سیاسی به ما می آموزد که بهترین حکومت کدام است و خصایص آن چه باید باشد؛2.دانش سیاسی معلوم کند که کدام حکومت با طبع کدام قوم سازگار می آید؛3.دانش سیاسی و دانای فن سیاست باید چگونگی تحقق و راه های تداوم انواع حکومت ها را بداند؛4.دانش سیاسی باید آن نوع حکومتی را که برای همه ی کشورها شایسته و تحقق آن برای همه ی کشورها عملی و در دسترس باشد، معرفی کند.در طبقه بندی دانش ها، ارسطو دانش سیاست را به لحاظ غایت، به عنوان «دانش برتر»، بخش از حکمت عملی معرفی می کند. از منظر ارسطو حکمت عملی به معنای فرزانگی"سنجش درست" و "تصمیم عقلانی" جهت وصول به "خیر برین" است. در منطق ارسطو، سیاست مبتنی بر اخلاق، و قدرت مبتنی بر فضیلت است. دست یابی به قدرت، بایستی با روش مناسب، با ابزار مناسب، در زمان مناسب و با غایت مطلق همراه باشد. بررسی ماهیت دانش سیاسی از منظر ارسطو، از یک سو میزان قرابت بین اندیشه ی سیاسی ارسطو با اندیشه ی سیاسی اسلام، و در سوی دیگر میزان فاصله بین غایت دانش سیاسی ارسطو و دانش سیاسی غرب معاصر را در در سه جهت اخلاق، فضیلت و معنویت گرایی برجسته می سازد و این که دانش سیاسی غرب معاصر، تا کدام اندازه از اخلاق، فضیلت و معنویت تهی گردیده و استوانه های آن مبتنی بر زور و متکی بر قدرت و خویی نظامی گری است.(نتایج تحقیق)

    کلیدواژگان: ارسطو، دانش سیاسی، دانش سیاسی اسلامی، سیاست، حکومت، اخلاق